سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پنـ5ـج دری
تاریخ : جمعه 93/9/7 ساعت 6:19 ع توسط : کریم ضیایی

یکی از دوستان تعریف می کرد:

 

تابستان بود و هوا خیلی گرم. اخبار از شیوع «وبا» خبر می داد . شاید روزی نبود که تذکری نسبت به مصرف سبزیجات و شستن دستها و ... نمی دادند.

 

حتی اغذیه فروشی ها هم برایشان مصرف سبزی در خوراکی هاشان ممنوع شده بود. قیمت سبزیجات ارزان شده بود. دسترسی راحت بود و مشتری کم.

 

به بازارچه رسیدم و یک کیلو سبزی خواستم . انگار دنیا را به مغازه دار دادند. فورا یه کیلو که چه عرض کنم شاید حتی بیشتر کشید و بندی بست و روزنامه دورش و گذاشت تو پلاستیک. حتی تا دم در غرفه اش من رو بدرقه هم کرد.

 

تا از بازارچه بیرون اومدم هنوز پاهام رو روی موزاییک پیاده رو نذاشته بودم که یکی با تعجب بهم گفت آقا سبزی خریدی ؟

 

چند قدمی دور نشده بودم که دومی اومد از کنارم رد بشه گفت آقا خیلی مراقب باشد می گن وبا شایع شده.

 

قدم سوم و تذکر سومی.  به قدر هر قدم تذکری .دیگه حوصلم سر رفته بود. از همه شاکی شده بودم.

 

رسیدم به میدان و یه دوست قدیمی را دیدم . بعد از سلام بی درنگ گفت فلانی از تو بعیده مگه سر جون خودت و خونوادت سیر شدی ؟! یا نکنه اخبار رو نمی شنوی ؟!

 

من که کاسه صبرم لبریز شده بود شاید با یه لحن تند بهش گفتم رفیق تو دیگه نگو ! کاش یه پاکت سیاه یا پارچه بود این سبزی ها رو مخفی می کردم.

 

امروز دلم به حال این زبون بسته ها سوخت، گفتم حیوونکی ها رو چند برگ سبزی بهشون بدم . آخه این پرنده های کوچولو چند روز بود سبزی نخورده بودند.

 

بلا تشبیه سبزی و سبزی فروش، در جامعه ما، ممنوعه ای است که دین ممنوع کرده است: گناه .

 

دسترسی به آن آسان و عرضه ی آن در هر غرفه شیطانی بسیار و حتی برخی حراج می کنند . بسته بندی آن را زینت می دهند . و شیطان آن را رنگ و لعاب می دهد. «و زین لهم الشیطان اعمالهم»

 


 


 


 

فکر کردم راستی چه می شد همه جامعه نسبت به همه بدیها واکنش نشان بدهند. به حدی که کسی سبزی خریدن که هیچ، دیگر جرات گناه درجامعه را نداشته باشد.

 

اگر به محض اینکه کسی نگاه آلوده ای داشت ، تا قدم سوم سه بار تذکر می گرفت و اگر کسی صدای ناهنجار از ماشینش بلند بود تا ماشین سومی تذکر می دادند. تا کسی خلاف می کرد همه به او اخطار می دادند ، دیگر هیچ کس جرات خلاف و گناه نمی کرد و سعی در رفعش می کرد.

 

در جامعه ما گناه تحقیر نمی شود و تذکر نمی گیرد که هیچ ، حتی رواج پیدا می کند. تقلید هم می شود. زینت هم می شود . دفاع هم می شود .

 

غافل از اینکه اگر امر به معروف و نهی از منکر فراموش بشود و دیگر هیچ کس حاضر به تذکر نباشد ، به بیراهه ای می رویم که بازگشت از آن بیراهه خیلی خیلی سخت می شود .

 

چقدر خوب است آنچنان که همه تذکر سلامتی و نخوردن نمک و روغن و ... می دهند، حتی به میزان کمتری تذکر لسانی نسبت به گناه نکردن می دادند.

 

تذکر لسانی برای همه ما واجب است. فرقی در غذای جسم و روح نیست.




برچسب ها : شهر  , دین و مذهب  ,


مطلب بعدی : آن سوی پرده (نقدی بر پرده نشین)        مطلب قبلی : لطفا خودتان باشید!